این نوشتار مجالی است برای گفتن از گویشی در میان خاک و خورشید، گویشی که شاید چند نسل آینده اثری از آن نیابد و تنها در کتاب ها و خاطرات، نامی از میراث آبا و اجدادی اش بشنود.
تعدادی از مسقطیسازان لاری نیز، در حاشیه برگزاری جشنواره، در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار چارسوق لارستان با اشاره به زمینه فعالیتشان، به بیان دیدگاههای خود در مورد این جشنواره و تاثیر آن در شناساندن بِرَندشان به مردم پرداختهاند که در ادامه میخوانید:
خانه کتاب و ادبیات ایران، مجری برگزاری سیزدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب در گزارشی با عنوان گزارش داده محور نمایشگاه مجازی کتاب تهران1402 به بررسی آماده محور رفتار فروشندگان و خریداران کتاب پرداخته است. این گزارش که به دلیل عدم امکان دستکاری و مداخله انسانی بر پایه بخش فررش و مجازی نمایشگاه مبتنی است.
در هر مکانی به نامی میخوانندش و اشعار و نحوه برگزاری مراسم به شکل متفاوتیست اما با یک هدف مشترک؛ تمنا و طلب باران از خدا....رسومی که از سالیان دور، در میان مردمان بسیاری از شهرهای ایران و دیگر کشورها، برپا میشده و میشود... مردمانی که چشم به راه باراناند...
روزنامه خراسان، در مقاله ای با عنوان بازندگان فاضل در بازی معیشت! به چرایی این موضوع پرداخته که چرا فردی از اهالی فرهنگ و ادب که عمرش را در راه خلق آثار ادبی صرف می کند، نباید از حداقل های یک زندگی معمولی مانند مسکن برخوردار باشد؟
در بخش دوم به لکه ی مجاور پانسیون پزشکان، یعنی «بیمارستان لار» مشهور به بیمارستان کوروش و بنیانگذاران آن مهندس «مصطفی فاضلی» و مهندس «صداقت» خواهیم پرداخت.
با خودت صبوری بیاور! صبر، در برابر خورشید... صبر، در برابر آفتاب تاب برانداز! صبوری را از نخل هایش وام بگیر!
چارسوق لارستان | حبیب طالبی؛ معمار و پژوهشگر: از شهر لار در جنوب استان فارس با نام ها و کالبدهای مهمی یاد می شود. لار، شهری به رنگ خاک، لار شهر برکه ها و بازار قیصریه لار که لایه های تاریخی آن به پیش از صفویه می رسد. سال 1339 این بافت کهن دستخوش یک تغییر ناگهانی و جبری می شود. خرابی های زلزله ی آن سال، زمینه ای اجباری برای مکان یابی و ساخت شهر تازه ای را مهیا کرد. اکنون این شهرِ پساسانحه به نام «شهرجدید» در بین مردم رواج دارد و بافت قدیمی را «شهر قدیم» صدا می زنند. این دو نام به هر حال در برابر هم، هویت دو تکه ی لار را تا به امروز شکل داده اند، لازم به ذکر است این دو پارگی از لحاظ اجتماعی پیامدهایی در پی داشته است که از حوصله ی این مقال بیرون است. این یادداشت محدود و متمرکز به دانه ها، خانه ها و عناصر معماری ناملموس بافت ِ «شهر جدید» است.